• املاک عبدی
  • املاک عبدی
  • املاک عبدی
غبن معامله
غبن معامله

غبن چیست و غبن در معامله چگونه است؟
املاک و سرقفلی
غبن چیست و غبن در معامله چگونه است؟

خیار غبن، اختیاری است که قانون در اثر عدم تعادل ارزش معاوضه مبیع با ثمن به متضرر داده است که می تواند معامله را فسخ یا به همان نحو قبول نماید خیار غبن اختصاص به یک طرف ندارد. هر کدام از طرفین که غبن فاحش داشته باشد خیار دارد؛ یعنی اگر مشتری گران بخرد، خیار دارد و اگر بایع ارزان بفروشد، خیار دارد.

ماده 416: هر یک از متعاملین که در معامله غبن فاحش داشته باشد بعد از علم به غبن می تواند معامله را فسخ کند.

زمان ارزیابی دو عوض و مقایسه آن دو و تمییز غبن فاحش تاریخ قرارداد است؛ ادعای غبن در قولنامه فروش مال نیز پذیرفته می شود؛ غبن ویژه معاملات معوض است و در صلحی که بر مبنای مسامحه یا به منظور رفع تنازع واقع می شود راه ندارد؛ یعنی، اگر بهای شرط معادل با تملیک یا تعهد اصلی نباشد، خیار غبن ایجاد نمی شود؛ عقد احتمالی نیز به طور معمولی تسامحی است و در آن خیار غبن ایجاد نمی شود، مگر این که معلوم شود تسامح (سهل انگاری، غفلت، فروگذاری، مدارا، مسامحه)وجود ندارد. (مانند بیمه خطر).

مشاوره حقوقی فوری
مشاوره تخصصی تلفنی و متنی آنلاین با وکلای سراسر کشور
دریافت مشاوره متنی
دریافت مشاوره تلفنی
دسترسی سریع به عناوین:    
تعریف غبن فاحش
نکاتی که در خیار غبن تاثیر دارد
اهمیت شرایط معامله
فوریت در خیار غبن
قاعده مهم در خیار غبن
طریقه اعمال خیار غبن در قراداد ها
تعریف غبن فاحش
 در تعریف غبن فاحش که منظور قانونگذار آنچه که از ماده 417 استنباط می شود ضرر آشکار بوده و بر اساس ماده فوق که در قانون چنین تعریفی از آن را به میان آورده:
ماده 417: غبن در صورتی فاحش است که عرفا قابل مسامحه نباشد.

در اختلاف نسبت به قابل مسامحه بودن غبن، اصل لزوم قرارداد است و مدعی غبن باید فاحش بودن آن را ثابت کند؛ رجوع به کارشناس شایع ترین وسیله احراز فاحش بودن غبن است و دادگاه می تواند خود به این ابتکار دست زند، ولی هزینه اجرای قرار به عهده مدعی است؛ اگر ثابت شود که مغبون چنان به معامله رغبت داشته که در هر حال آن را انجام می داده است، (مانند خرید تمبری که مجموعه تمبرهای خریدار را کامل می کند) غبن اثر ندارد، هر چند فاحش باشد.

غبن

نکاتی که در خیار غبن تاثیر دارد
خیار غبن در معامله «کلی» هم وجود دارد؛ منظور از معامله کلی یعنی در خرید مصداق وجود ندارد.

خیار غبن همزمان با وقوع عقد به وجود می آید، زیرا از آنجایی که قیمت ها همیشه در نوسان است ملاک عدم تعادل در عوض در زمان عقد است؛ خیار غبن اختصاص به کسی دارد که به قیمت عادله روز جاهل باشد و اصل بر عدم علم است؛کسی که به قیمت عادله روز عالم باشد، مشمول قاعده اقدام است(یعنی هرکسی که به خود ضرر بزند مسئول خودش است) و خیار غبن ندارد.

ماده 418: اگر مغبون در حین معامله عالم به قیمت عادله بوده است خیار فسخ نخواهد داشت. قانون فرض می کند که مغبون به قیمت واقعی جاهل است و دلیل علم مغبون به قیمت عادله را طرف قرارداد باید ثابت کند، یعنی اصل بر جاهل بودن خریدار است که غابن (مدعی عالم بودن) باید علم مغبون (کسی که مورد غبن قرار گرفته) را ثابت کند؛ در اثبات علم مغبون قرینه و اوضاع و احوال و تخصص مغبون نقش مهم و اساسی دارد؛ در صورتی که مغبون درباره ارزش واقعی موضوع و نابرابری در عوض تردید داشته باشد، غبن تحقق می یابد.

بیشتر بخوانید: مطالبه حق سرقفلی در حقوق ایران

اهمیت شرایط معامله
برای تشخیص غبن، علاوه بر مقایسه دو عوض، باید به شرایط معامله نیز توجه کرد؛ برای مثال: شروط ضمن عقد – شرایط معاملات اقساطی(مربوط به قاعده «الاجل قسط من الثمن» یعنی اجل در مقابل بخشی از ثمن قرار می گیرد) و …

ماده 419: در تعیین مقدار غبن شرایط معامله نیز باید منظور گردد.

غبن

فوریت در خیار غبن
ماده 420: خیار غبن بعد از علم به غبن فوری است. فویت در قانون برای خیارات که غبن هم نوعی خیار است بر اساس ماده 1131 قانون مدنی چنین تعریف شده است خیار فسخ فوری است و اگر طرفی که حق فسخ دارد بعد از اطلاع به علت فسخ نکاح را فسخ نکند، خیار او ساقط می شود، به شرط این که علم به حق فسخ و فوریت آن داشته باشد. تشخیص مدتی که برای امکان استفاده از خیار لازم بوده به نظر عرف و عادت است.

قاعده مهم در خیار غبن
مبنای اکثر خیارات دفع ضرر است و منطق اقتضاء می کند که اگر ضرر جبران بشود، خیار هم باید از بین برود؛ این قاعده در تمام خیارات مجرا است، به جز خیار غبن؛ یعنی خیار غبن استثنای این قاعده است و با دفع ضرر، از بین نمی رود؛ قاعده منطقی ماده 478 ق.م؛ که تفسیر موسع می شود و استثنای آن ماده 421 قانون مدنی که تفسیر مضیق می شود.

ماده 478 قانون مدنی: هرگاه معلوم شود عین مستأجره در حال اجاره معیوب بوده، مستاجر می تواند اجاره را فسخ کند یا به همان نحوی که بوده است اجاره را با تمام اجرت قبول کند؛ ولی اگر موجر رفع عیب کند، به نحوی که به مستاجر ضرری نرسد مستأجر حق فسخ ندارد.

فسخ اجاره از همان آغاز مدت اجاره را منحل می سازد، هر چند که مدتی پس از آن اعمال شود.

ماده 421: اگر کسی که طرف خود را مغبون کرده است (یعنی غابن تفاوت قیمت را بدهد، خیار غبن ساقط نمیشود، مگر این که مغبون به اخذ تفاوت قیمت راضی گردد. مبنای این ماده، استصحاب بقای خیار است و مفاد حکم با نظری تناسب دارد که خیار غبن را به «خیار تخلف از شرط ضمنی» درباره تعادل بهای دوعوض تحلیل میکند. همانطور که بیان شد، این ماده خلاف اصل است؛ اصل این است که با جبران ضرر، خیار ساقط بشود.

طریقه اعمال خیار غبن در قراداد ها
حال که با معنا و مفهوم غبن آشنا شدیم باید طریقه مطالبه و اقدام آن جهت احقاق حق نیز بررسی شود. کسی در معامله متحمل ضرری شده باشد که هم می تواند خریدار باشد هم فروشنده  دراین خصوص می بایست هرکسی که متحمل ضرری شده باشد پس از فسخ معامله به دلیل خیار غبن موضوع را به طرف دیگر اطلاع داده(ارسال اظهارنامه) و خواستار بازگشت وجه یا مال پرداختی باشد وچنانچه موضوع با توافق یکدیگر برطرف نشد می بایست اقدام به طرح دادخواستی با عنوان تائید فسخ و استرداد ثمن یا مبیع به طرفیت طرف مقابل در دادگستری یا دفاتر خدمات قضایی به ثبت برساند. در پایان  به بیان یک نمونه دادخواست در این خصوص پرداخته می شود.


تاریخ خبر : ۱۴۰۰/۰۸/۲۶

تبلیغات